loading...
رنگ شب
mehraboon بازدید : 65 سه شنبه 07 مرداد 1393 نظرات (0)

 


 

قهوه ی تلخ

 

 

یه ســاله رفتی و اسمت هنوز مونده تو این گوشی...

می‌دونم قهوه‌تو مثل قدیما تلخ می‌نوشی

 

می‌دونم شب‌ها توی تختت کتابِ شعر می‌خونی

کنارِ پنجره شادی با یه سیگار پنهونی 

 

هنوزم وقتی می‌خندی رو گونه‌ت چال می‌افته

هنوزم چشم به راهِ یه سوارِ زیبای خفته 

 

هنوزم عینهو فیلما، یه عشق آتشین می‌خوای

هنوزم روحِ «هـامـونو»، تو جسم «جیمزدین» می‌خوای...

 

مـــــی‌دونـــم وقـــتـــی که بـــارون

تـــو شــب مــی‌بــاره بــیـــداری!

هــمــون آهنــگــو گــوش مـی‌دی،

هــنــــوز بــارونـــو دوســت داری

 

یه ساله رفتی و عطرت هنوز مونده‌ توی شالم

بازم ردت رو می‌گیرن همه تو فنجون فالم

 

تو وقتی شعر می‌خونی منو یادت میاد اصلن؟

تو یادت موندن اون روزا که دیگه برنمی‌گردن؟ 

 

همون روزا که از فیلم و شراب و شعر پر بودن

یه کاناپه، دو تا گیلاس، تو و دیوونه‌گیِ من... 

 

بدون حالا بدون ‌تو یکی دلتنگه این گوشه،

هنوزم قهوه‌شو تنها به عشقت تلخ می‌نوشه

 

مـــــی‌دونـــم وقـــتـــی که بـــارون

تـــو شــب مــی‌بــاره بــیـــداری!

هــمــون آهنــگــو گــوش مـی‌دی،

هــنــــوز بــارونـــو دوســت داری

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
رنگ شب
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 25
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 33
  • بازدید ماه : 41
  • بازدید سال : 247
  • بازدید کلی : 4,574